...unless

مگه اینکه...

...unless

مگه اینکه...

حواس های گم شده...

حواست نیست

نگاهت میکنم

میخندی،سرت مشغول کار است و من مشغول تو...

چند باری خواستم پا پیش بگذارم بگویم مگر میشود بی تو سر کرد؟

اما هر وقت می آمدم نگاهت خفه ام میکرد

بازهم خودم را محکوم میکنم به نگاه کردن

از دور...

باز میخندی ...تو سرت بازهم مشغول کار است و من بازهم مشغول تو...

چه حکم ناعادلانه ای...

نظرات 1 + ارسال نظر
lindi یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 21:30


درست میشه.....!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد